پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 14 سال و 13 روز سن داره

فرشته باغ بهشتم:پارمیس

بدون عنوان

مامان بزرگ جون که هر روز از 8 صبح تا 4 بعدازظهر به جای مامانم از من نگهداری می کنی و همه چی یادم می دی و زندگیمون رو به شما مدیونیم، خیلی خیلی ازت ممنونیم و دوستت داریم و دستهای مهربونت رو می بوسیم.... ...
26 بهمن 1390

کلاه

این کلاه(که البته ژاکتش رو امروز نپوشیده) کادوی مامان بزرگ جونه که زحمت کشیده و برای نازدونه ی ما بافته ...
1 بهمن 1390

کوچولوی نارنجی پوش

این عکس متعلق به زمانیه که دخترم تازه شش ماهه شده بود (پاییز89) اون موقع تازه یاد گرفته بود که با پاهاش و بالا بیاره و با دستاش اونارو بگیره ...
1 بهمن 1390

تاب بازی

دختر قشنگم امروز برای اولین بار رفت پارک و یه کم هم تاب بازی کرد (زمستان 89) پارک روبروی اداره مامانی ...
1 بهمن 1390

تولدی زیبا

و بالاخره بعد از 6 سال انتظار خداوند بلند مرتبه حاجت منو روا کرد و فرشته کوچولوی زندگیمون رو به ما هدیه داد. آنقدر خوشحال و ذوق زده بودیم که باورمون نمی شد و همون ماه اول بارداری 2 بار آزمایش دادم تا بالاخره باورمون شد. خلاصه اینکه بعد از اهداء این نعمت بزرگ به فکر اسمش افتادیم و از اونجایی که باباش علاقه زیادی به اسمهای اصیل ایرانی و خصوصا کورش کبیر داره خیلی دنبال اسم زیبایی برازنده دخترمون شدیم و پس از  کلی جستجو به پارمیس(تکه ای از باغ بهشت و نوه بزرگ کوروش کبیر) رسیدیم.   خدایا ازت خیلی خیلی ممنونم........         دختر گلم انشاالله که زندگی و قلبت مثل بهشت زیبا و پرگل و بی ک...
19 دی 1390