خاطره ای فراموش نشدنی(تولد فرشته کوچکمان)
فروردین ماه از راه رسید و 28 ام آن. ما 2 سال تموم نتونستم برای فرشته کوچولومون تولد بگیریم. به خاطر اتفاقاتی که توی خونواده هامون افتاد . ولی امسال بالاخره تونستم به امید خدا تولدش رو توی مهد و کنار دوستاش بگیرم. اینقدر بهش خوش گذشت که از خوشحالی نمی دونست چیکار کنه. همش اینور و اونور میکرد. تا یک ماه بعد هم رای همه تعریف تولدش رو می کرد.
خداوندا به خاطر این همه لطف و کرم و بخشش که به ما کردی و این فرشته کوچک رو به ما هدیه دادی ممنونم. چراکه به هیچ زبان دیگری نمی توانیم سپاسگذار باشیم. زندگی ما رنگ و رویی دیگر گرفته.و از همه چیز خود به خاطر این فرشته کوچک می گذریم. الحمد الله رب العالمین
مهمونهای مهدکودکی
ناخونک نزن گلم .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی