پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 14 سال و 29 روز سن داره

فرشته باغ بهشتم:پارمیس

تنهایی مامان و پارمیس

1393/10/30 13:49
نویسنده : مامان پپو
281 بازدید
اشتراک گذاری

الان چند ماهی میشه که من و پارمیس کوچولو تنها شدیم. البته منظور از تنهایی اینه که کار بابایی برای مدتی

به جایی دورتر از ما منتقل شده و ما مجبوریم دیر به دیر بابایی رو ببینیم.و این خیلی برای ما و مخصوصا بابایی

سخت می گذره.

حال و روز این روزهای پارمیس:..............

 

وقتی باباش زنگ میزنه میگم مامانی بیا با باباجون صحبت کن. و پارمیس با تمام دلتنگی میگه:

 

مامان آخه اگه صدای بابا رو بشنوم دلش برام تنگ میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

(الهی مامان فدای اون عقل و شعورت بشه. که تو اینقدر فهمیده هستی)

 

بعضی شبها که می خواد به من شب به خیر بگه. تند تند و پشت سر هم می گه:

 

شب به خیر مامان. شب به خیر بابا.................  و در آخر کلی به فکر فرو میره و خیره میشه و من با تمام

 

وجودم در آغوش می کشم و می بوسمش.

 

الهی زودتر بابایی رو به ما برسون.        آآآآااااااااااااااااامین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)